همایش سه جانبه گرایی استان البرز

سخنرانی وارائه مباحث تخصصی توسط حضرت حجت الاسلام دکتر کرمی ، رئیس محترم هیات تخصصی کاروتامین اجتماعی دیوان عدالت اداری در همایش سه جانبه گرایی بندر انزلی

با توجه به نقش وجایگاه تشکل های کارگری و کارفرمائی بعنوان شرکای اجتماعی دولت در تحقق اهداف مورد نظر وزارت متبوع در سال مزین به نام اقتصاد مقاومتی ،تولید واشتغال ، اداره کل تعاون،کارورفاه اجتماعی استان البرز بحول و قوه الهی با هماهنگی و مشارکت تشکلات کارگری وکارفرمایی و مدیر کل تامین اجتماعی استان ونیز معاونت روابط کار وزارت متبوع  و دیوان عدالت اداری کشور، بمنظور ارتقاء سطح دانش و آگاهی و توانمند سازی تشکلات مذکور کارگاه آموزشی دوروزه شرکای اجتماعی را در تاریخ 6 الی و8 دیماه  سالجاری در محل مجموعه فرهنگی، ورزشی و تفریحی کارگران سنگاچین بندر انزلی برگزار نمود. در این همایش 350 نفر از اعضای شوراهای اسلامی کار، نمایندگان کارگران ، انجمن های صنفی کارگری و کارفرمائی و اعضاء مراجع حل اختلاف استان البرز به همراه مدیران کل محترم و روسای ادارات ستادی وشهرستانی تشکل های کارگری و کارفرمائی ادارات کل تعاون کار ورفاه اجتماعی تامین اجتماعی استان البرز ورئیس محترم هیات تخصصی کاروتامین اجتماعی دیوان عدالت اداری کشور حضرت حجت الاسلام والمسلمین کرمی ومهندس مشیریان معاون محترم روابط کار و مدیر کل محترم تشکلات کارگری وکارفرمایی وزارت متبوع نیز در کارگاه مذکور حضور داشتند. 
لازم بذکر است ارائه مطالب تخصصی در حوزه کار وتامین اجتماعی جهت آشنایی مراجع حل اختلاف از بهترین اوقات این همایش بود که مطالب به بهترین وجه ممکن وبه شکل کاربردی وتخصصی توسط حضرت حجت الاسلام والمسلمین کرمی رئیس محترم هیات تخصصی کاروتامین اجتماعی دیوان عدالت اداری ارائه گردید و مورد استقبال کلیه حاضرین قرار گرفت و اعضای مراجع حل اختلاف وتشخیص در این همایش خواستار برگزاری دوره های تخصصی در این خصوص با حضور حجت الاسلام کرمی و سایر اساتید وکارشناسان دیوان و متخصصین در زمینه دادرسی ،حقوق کار گردیدند .امید می رود ارائه راهکارهای تخصصی و مطالب ارائه شده توسط حجت الاسلام کرمی که از قضات بلندپایه در سطوح عالی کارشناسی در دیوان عدالت اداری هستند منجر به این گردد که بخش مهمی از اشکالات ونواقص موردی آرا صادره مراجع حل اختلاف که در پرونده های ارجاعی از حوزه روابط کار وتامین اجتماعی ادارات تعاون،کارورفاه اجتماعی وتامین اجتماعی استان به دیوان ارسال گردیده ودر دیوان نقض گردیده برطرف گردد و این مباحث تخصصی راهگشای مراجع حل اختلاف در زمینه دادرسی ها ،صدور آرا محکم ،متقن وتخصصی و در نتیجه آن رضایتمندی جامعه کاروتولید از نحوه احقاق حق آنان در مراجع حل اختلاف ادارات کار وتامین اجتماعی باشد و در این راستا  بگونه ای دادرسی ها صورت پذیرد که حتی المقدور نقض آرا در دیوان صورت نپذیرد و یا به حداقل ممکن برسد .
حضرت حجت الاسلام والمسلمین کرمی رئیس محترم هیات تخصصی کاروتامین اجتماعی دیوان عدالت اداری در این همایش به ارائه مباحث تخصصی در خصوص آرا مراجع در دیوان عدالت اداری مطالب کاربردی را به شرح زیر ارائه نمودند : در ماده 30 قانون عدالت اداری این که زمانیکه شکایت مطرح می شود ظرف یکماه هیاتها وادارات باید پاسخ بدهند وتا با پاسخ شما رسیدگی قانونی انجام بگیرد. اگر ظرف یکماه پاسخ داده نشد طبیعتا دیوان عدالت اداری شعب تصمیم می گیرد وتصمیمی که گرفت پرونده ها با  ادعاهای بعدی در قالب اعاده دادرسی ،اعمال ماده 75،اعمال ماده 79 قانون عدالت اداری تکرار خواهد شد هم مراجعه کننده خسته میشود وهم شماها باید پاسخ دهید.فلذا یکماه مهلت را شما مغتنم بشمارید واستدعای من این است ادارات تامین اجتماعی وادارات کار ظرف یکماه حتما پاسخ دهند . نکته ای که سابقا وجود داشت ومن بعنوان رئیس هیات تخصصی کار وتامین اجتماعی ورئیس شعبه 19 تجدید نظر دیوان عدالت اداری با آن مدتهاست مواجه نشده ام وقابل تقدیر هم هست سابقا  ما پرونده ای را نقض میکردیم وارجاع میدادیم به هیاتها همان موضوع را تکرار میکردند بدون اینکه استدلالی داشته باشند واین اصرار را خلاف قانون تشخیص میدادیم.در قانون جدید ماده 68 اگرهیاتها به دستور دیوان توجه نکنند رعایت نکنند آنچه را که مورد ایراد دیوان عدالت اداری هست در اجرای ماده 63 قانون دیوان نقض بلاارجاع خواهد شد با تعیین کارشناس رسیدگ ماهوی میشود وماده را باید شما اجرا کنید. اما نقش ادارات کاردرقبال دیوان چیست .سرتیترموضوع امروز است . رعایت مر قانون دوستان در کجا ما رعایت قانون را نمیبینیم ؟ در پرونده هایتان نمی بینیم  .مثلا هیات تشخیص اداره کار رای داده  هنوز پرونده در هیات حل اختلاف تعیین تکلیف نشده ، تایید نقض نشده ،یک رای مشابه یا ضد آن صادرمیکند. مااین را داریم  یا مثلا در هیات حل اختلاف کار تصمیمی گرفته میشود یا به محکومیت یا رد شکایت مینویسد در اجرای ماده 88 قانون کاررابطه کارگری وجود ندارد بعد از یک مدتی بدون اینکه رای در دیوان عدالت اداری نقض شود ،رای مخالف آن صادر میکنید که رابطه کارگری وجود دارد. این نوع تصمیمات خلاف صریح قانون است هیچ هیاتی حق ندارداعم از بدوی یعنی تشخیص  وهیاتهای حل اختلاف تا رایشان در مرجع عالی تایید یا نقض نشده است اظهار نظر کنند.توجه داشته باشید که ماده 103 آئین دادرسی کار درمحدوده اصلاح نام  ومبلغ را اجازه داده است دیگه اجازه به شما نداده دست دررای ببرید ومن هم بعنوان قاضی دیوان حق ندارم خارج از اراده قانونگذار وخارج از اجازه قانونگذار رای که صادر کردنددست ببرم واین برا قاضی تخلف انتظامی است وطبیعتا برای شما هم خواهد بود. دوم ایراد دیوان به نحوه رسیدگی است . ما درسالهای قبل مراجعات متعددی داشتیم خصوصا درهیات حل اختلاف خصوصا دبیر صورتجلسه میکند ومینویسد شما میگویید 7 نفر یا 9 نفر یا 5 نفر که اصلا کسی نبوده است .یک نفر نوشته امضا گرفته با بداخلاقی وخستگی ومیگه امضا بکن برو بعد میبینه محکوم شده یا بلاخره .اینها را به ما میگویند خیلی مشروح مینویسند که اصلا نساب وجود ندارد. بعضی مراجعه میکنند میگویند اصلا نماینده کارفرما وجود ندارد ما ندیدیم وکیل هم فرصت نکردیم معرفی بکنیم یا بعضی وقتها ما سئوال میکنیم خودشان مراجعه میکنند میگویند اصلا نماینده کارگر انجا وجود نداشته است که از ما دفاع کند. یکبار دراین استان البرز زمان آقای ایمانی و زمان آقای خلیلی بزرگوار من عرض کردم مطالبی که مردم می آیند به ما میگویند ان چیزی نیست که شما اطلاع دارید ، به اینکه خودکارش چه رنگ بود چجوری برخورد کرد ساعت چند وارد شدند همه را میگویند وبعضی وقتها می خواهند افراط کنند شما را خراب کنند یا هیات شما را خراب کنند .بعضی اوقات بازرسیهای که در پرونده میبینیم .بازرس آئین نامه دارد در قانون کار،بازرس کار طبق ماده 94 یعنی 89 تا 94 در آئین دادرسی و101 قانون کارگزارش ضابطین است چون بازرس شما اسناد را نمی آورد گزارش را میآورد ما این را مکرر میبینیم، ما در بازرس کار آنچه در آئین نامه تکلیف است نمیبینیم وناچاریم رای را نقض کنیم یا دوباره اخذ توضیح بخواهیم یا اسنادومدارک را در دیوان بگیریم یا به اسنادی که هست واسناد مالی کارفرما توجهی نمیشود توجه نمیکنید محکوم میکنیئ بعدا طرف میآد میگوید این سند پرداختی من است تهاتر نکردند وظیفه هیات تهاتر است بلاخره شخصی ادعا میکند ششماه شش سال کارکردم حقوق نگرفتم مگر میشود باور کرد این آقا حقوق نگرفته اگر متمول ومتمکن بود چرا کار میکرد اگر واقعا نیاز داشت واین پول گرفته چرا هیات ندیده این پول را یعنی پرداخت کرده باید تهاترکند . اقای خلیلی حرف جالبی زد گفت کارگر جانش را میاورد کارفرما مالش را میاورد هردو گذاشتند وسط هردو باهم میخواهند مدیریت کنند . چرا شما نباید هردو طرف را علی السویه ببینید ،آیا کسی که سرمایه آورده ونان به سفره کارگر میدهد باید مغضوب شود واین دیدگاه خوبی نیست ومن دراین پرونده هایی که دیدم متاسفانه  اسناد خصوصا به اسناد مالی توجه نمیشود. دوستان گفتند در اصلاح تبصره 1 ماده 7 من عرض میکنم نظر پیشنهادی هم خواهم داد به آقای مهندس مشیریان وکه انشالا پیشنهاد بنده را بررسی کنند ،ببینید ما در قراداد کوتاه مدت  اشاره خواهم کرد ما جفا در حق کارگر میدانیم اما راهکار چیست ؟ راهکاررا بیان خواهم کرد .نظر پیشنهادی هم بیان میکنم .مطلب بعدی این است که  بحث اعتراض است ،تامین اجتماعی وقتی که میخواهد از رای هیات تشخیص ،رای دیوان ویا عدالت  بدوی اعتراض کند میگوید من ذی نفع هستم چون میخواهم مبلغ را پرداخت کنم سوال است که اداره کار دراین رسیدگیها چه نفعی دارد  که معترض است وبه چی اعتراض میکند ؟ من در اجتماع هیاتهای حل اختلاف وتشخیص  تهران عرض کردم .
ما میگویم بازرس کار اسناد را بررسی نکرده درقرار داد دقت نشده ،تحقیق نشده ،کارگر کارسخت وزیان آور داشته مشابهش رای وجود دارد در همان کارگاه ودرهمان خط تولید آنوقت شما اعتراض میکنید.به چه اعتراض میکنید؟ مگر شما ذینفع هستید نظر دیوان نظرفرجامی است دیدگاه دیوان حسن انجام کاراست به شما تذکر دادند شما این قسمت را ندیدید دوباره بررسی کنید چرا اعتراض می کنید؟ اصرار به خلاف قانون یا نه احتیاط شرعی دیوان یکبارمیگوید همه قاضی هستند همه قضات باتجربه هستند .وقتی من بعنوان قاضی به دیوان عدالت اداری آمدم از بانیان قاضیان دادگاه تجدید نظر بودم قضات دیوان عدالت اداری از قضات ارشد انتخاب میشوند  اکثرا دکترا دارند قانون دیده اند ما میگوییم چیزی ایراد دارد، شما ایراد را بررسی کنید؛ قصور شده .اعتراض به نظر من جناب آقای خلیلی جناب آقای مشیریان این اعتراضات در این سطح از ادارات کار کشور به دیوان می آید ضرورت ندارد شما جلویی اینها را بگیرید چون نیازی نیست .ما نمیگوییم حق با این است یا آنطرف. ما درابتدای امر نظارت فرجامی به کار شما داریم وقتی در این نظارت فرجامی ایرادی احساس میکنیم عین دیوان عالی کشوری تفاوتی نیست چون دیوان عالی به دعوای حسن وحسین رسیدگی میکند نظارت ما برهیاتها است .نظارت ما بر تصمیم گیریهای حاکمیتی است  که به موجب قانون تفویض شده حیات پیدا کرده میخواهد مدیریت اجتماعی بکند . هیات حل اختلاف ،تامین اجتماعی هم مدیریت است دیگه ،مدیریت جامعه است دیگر درقالب شبه قضایی ،اینها به نظر من ضرورتی ندارد به این حد اعتراض .اساسا اعتقاد ما به این است که در اداره کار اگر ایرادی دررای دید ، آن ایراد در قالب اعتراض نمیتواند بیاید. درقالب ماده 75 تذکر میدهید  آقای قاضی این رای که تصمیم گرفتید این اسناد بعنوان ماده 75 تعیین کنید هیچ قاضی دوست نداره بره در جهنم ،هیچ قاضی دوست نداره ابرویش برود دررای خلاف بده ، شما اگر نامه ای بنویسید آقای رئیس شعبه 19 تجدید نظر این اسناد در پرونده بود ندیدی رای که صادر کردید ندیدی وخلاف رای صادرکردید،قطعا من اعلام اشتباه میکنم هم بنده هم مستشارم چرا چون ما ذینفع نیستیم درقضیه ،نهایت بی طرفی؛ چرا رای خلاف چرا حق مردم  را تضییع کنیم و دوست نداریم حق مردم را تضییع کنیم. عدم صدور یکنواختی در موضوع .الان معضلی هست .مثلا دربحث مخابرات ،راه آهن دائم
پرونده می اید وما نقض میکنیم دوباره میبینیم آن رای نقض شده از جانب شخص دیگری آمد. چرا باید رویه واحد در ادارات کار استانها وجود نداشته باشد چرا یک موضوع را ما چند بار شاید چند صد پرونده رای بدهیم وببینیم دوباره همین موضوع تکرار شده است.این شایسته وزارت کار نیست ،استدعا دارم دقت بفرمائید. یک گلایه هم دارم از تامین اجتماعی که میخواهم مطلبی بگویم و آماری هم بدهم و دوست دارم درمان شود این مشکل. چون هم شما اذیت میشوید هم ما وشعبه های ما هم شلوغ میشود وهزینه بر هست برای نظام. ببینید شرکت مخابرات دولتی بوده است در 88/8/8 ویا 88/8/1 این شرکت خصوصی شده است یک سری امکانات رفاهی را به کارگران تراورس راه آهن که دولتی بود وشرکت مخابرات پرداخت میکردند از کجا پرداخت میشد؟ از بودجه ای که سالیانه پرداخت میشد. چگونه پرداخت میشد؟ به موجب قانون. کسی که پرداخت میکرد چه سیاستی را دنبال میکرد ؟سیاست حاکمیتی. قانون قانون حاکمیتی است ومحل پرداخت بودجه دولتی است. الان شرکت شد خصوصی وماهیت شد اصالت سود هیچ شرکتی نیست که دنبال سود نباشد محال است کسی شرکت درست میکند سود نبرد برای سود شرکت زده. تغییر ماهیت پیدا کرده وشده است شرکت خصوصی.اصالت سود نه بودجه عمومی.قانون دولت قانون استخدام کشوری،قانون ومقررات کشوری پس این شد مقررات غیر دولتی یعنی قانون کار.بودجه تخصیص داده نمیشود واینها بودجه ندارند ازسود حاصله باید به کارگران خدمات بدهند.چطور میشود این آقا لباس ورزش را از کارفرمایش بگیرد ،روز عید پاداش بگیرد،خوب شما دارید شرکت را نابود میکنید ما میگوییم اصل وماهیت این شرکتها مثل مخابرات وراه آهن ماهیتش عوض شده است ، ان امتیازاتی که پرداخت میشد دیگر نمیشود داد.از بودجه دولت قبلا میداد هر سال هم میداد ،به حاکمیتی نظر به سود نداشت،الان شرکت میگه دنبال سود هستم من چرا سودش را به عناوین مختلف بکنیم وورشکستش بکنیم. که این شدنی نیست .خواهش میکنم مزایای رفاهی را وانگیزشی را که در قانون مشخص وتعریف  شده است وبیان خواهم کرد .اینها را تکرار نکنید .چند بار شاید بگویم به جرات 300 تا 350 تا رای میدهم ، صبح ساعت شش می آیم شب هم ساعت 8 شب میرویم من وهمکارانم دائم کار میکنیم وهمکاران هم همینطور.80 میلیون جمعیت با چند شعبه در دیوان باید پاسخگوی مردم باشد وباید به مردم پاسخ دهیم.
صبح ساعت 6 من به رئیس دیوان باید عرض کنم ساعت کار من باید 8 تا یک ونیم باشد . ولی من ساعت 6 صبح می آیم مگر مریض باشم وارد شعبه ام هستم وساعت 8 شب میروم متزل بعضی وقتها به زندگی خودمان نمیرسیم خوب چرا ؟ چون خداوند فرصتی داده به مردم خدمت کنیم که فردا بازنشسته شدم ورفتم نمیگذارند من یک پرونده را من قلم بزنم .الان فرصت هست میگویم خدایا ما با تو معامله میکنیم واضافه کار هم در دستگاههای قضایی ما نداریم .پرونده رسیدگی میکنیم.یعنی اگر فکر کنید من ساعت شش می آیم برای ما اضافه کار رد میشود نه اینگونه نیست .اضافه کار ما ساعتی نیست پرونده ای بررسی میکنیم.من چند روز قبل به یک پرونده رسیدگی میکردم از صبح نشستم نتوانستم یک رای صادر بکنم چون پرونده سنگین بود.کمیته های بررسی مشاغل سخت وزیان آورما یک دیدگاهی داریم بعنوان قضات دیوان ، ما معتقدیم طبق ماده 7 سیاست گذاری نوع مشاغل سخت وزیان آوربا شورای عالی است، پس کمیته ها چه وظیفه ای دارند.تصدیق ادعای این آقا با شغلی که اعلام شده آیا سخت وزیان آور هست یا نیست .این آقا در فلان قسمت کار میکرده که این شغل شده است سخت وزیان آور کمیته ها حق ندارند از خودشان شغلی را تعریف کنند . ما این دیدگاه را داریم چون محدودن.شورای عالی سیاستگذاری میآید سیاستگذاری مشاغل را میکند یا شغلی که آسیب میزند. ماده 2 ماده 3 می آید تعریف میکند میگوییم ما به این دلیل سخت است ومتاسفانه میبینیم درکمیته ها سلیقه ای یک شغل را سخت وزیان آور تعریف میکنند وهمان شخص در همان کارخانه در همان رده در همان خط تولید سخت وزیان آور نیست.چرا سلیقه ای است وقتی قانون هست .این را هم لطفا عنایت نمایید تکرار نشود چون حق مردم است .نکته عجیبی هست که اقتضا دارد آقای مهندس مشیریان درسراسر کشور بخشنامه نماید عدم دقت در لایحه نویسی است .ما بسیاراز این کار رنج میبریم .اداره کار شده وکیل مدافع یک طرف .لایحه مینویسد مانند یک وکیل یعنی اگر یک وکیل می آمد این لایحه را مینوشت نمیتوانست حالا کارفرما محکوم شده اداره کار مثل یک وکیل کنارش ایستاده کارگر شکایت کرده اداره کار میشود وکیل کنارش .مدیران محترم  ،اداره کار نظر بی طرفی دارد یعنی حسن انجام کار وظیفه اش است قانون آمره ماده یک می گوید همه مکلفند یعنی امر به این قانون عمل کنند وحق ندارندبه قانون دیگری وارد شوند مگر به اجمال ،امعان،سکون .شما همین قانون را عمل کنید که تکلیف است اگر اعتراض شد بگویید نصاب درست بود ایرا آن آقا اگر ایراد به نحوه دادرسی شما نیست وارد نشوید به ماهیت ادعا .آقا رسیدگی ما قانونی بوده است وایرادی به نحوه دادرسی ما نشده است این پاسخ به شماست چرابه ماهیت قضیه وارد میشوید این که یقین داریم نبوده این یقین وظیفه شما نیست اعتراض ثالث داشته باشد شما چرا وکیل مدافع میشوید و بیشتر اینکه وقتی شما لایحه مینویسید در لایحه فقط وارد ماهیت میشوید درحالیکه اگر کمی دقت میکردید اعتراض درتجدید نظرخواهی کاملا خارج از مورد بوده میتوانید بگویید طرف خارج از مورد اعتراض کرده است پرونده را به قرار ماده 53 قانون دیوان عدالت اداری ببندید اصلا وارد ماهیت نشوید .اصلا ببینید سمت دارید اصلا ایراد به نحوه دادرسی شما شده ببینید این ایراد است.بعد میبینی طرف آمده  بهش به برگشت به کار رای دادید کارگر دارد در کارخانه کار میکند ولی شما میآیید دفاع میکنید میگوییم آقا این کار میکند که چرا اداره کار دقت نکرده رای اجرا شده تمام شده است بعضی مواقع میبینید نوشته براساس مدارک اصحاب دعوا این فرد رای اجر اشده یا اصلا پولی میدهد وصورتجلسه برای ما می آورند که پول پرداخت کردیم نیازی نبود به اداره کار برویم کارفرما آمده رضایت هم گرفته این محکومیت این شماره را اجرا کردید.اداره کارلایحه نویسی میکند غافل از اینکه به شکلی عنایت نکرده بعد پرونده استنادی را میخوانیم  میبینیم رونوشت هم ضمیمه شده .من پیشنهاد میکنم دبیرهیاتها لایحه دفاعی را بنویسند یعنی دبیر هیاتها جزییات را میدانند وبه این دبیران حق الزحمه بدهید نشود بیگاری یک حق الزحمه بدهید وبگویید شما که از روند رسیدگی حضور داشتید لایحه دفاعی را خودت بنویس به پرونده مراجعه کن وما هم رونوشت دادخواست وضمائم را میفرستیم به شما این هم ادعای است که مطرح شده در دیوان پاسخ دهید ولی وارد ماهیت نشوید.نکته دیگر میبینم شما قدرت بالایی دارید بازرسان شما درحکم گزارش ضابطین رسمی به دادگستری دعوت میکنید بیایند با چه محملی کارشناس ساده دادگستری درزمان اضطرار است در محاسبات میلیاردی است .مثلا طرف ادعا کرده است من در خانه ای که نشستم بابت قسمتی از اجرت مزد اشتغالم بوده است یعنی در یک کارگاهی به فرد خانه ای داده اند کارشناس رسمی برای ان تعیین میشود.کارشناس چه میکند قسم نمیخورم ولی باور کنید بازرسان شما دل به کار دهند وخسته نباشند از خیلی از کارشناسان رسمی دادگستری با نام بزرگ کارشناس رسمی کارشان بالاتر است وما این را خیلی باور داریم چون مسلط به کار هستند چون وارد هستند چون کارشناس رسمی یک روز ای نپرونده یک روز آن پرونده واصلا وقت نمی کند یعنی همکاران ما بیشتربه گزارش بازرسان کار شما دقت میکنند این هم نکته ا ی بود که . ماده 97 و 98 اصلا کارشناس رسمی جای دیگر دارد .من اعتقاد دارم مسئولین محترم دیوان یک ارتباط نزدیک با دیوان داشته باشند هر چه شما با دیوان فاصله داشته باشید قطعا آسیب میبینید ، یک نمونه مثال میزنم اینها ارایی است که هر کس چشمش ضعیف نیست میبیند و اینها ارایی است که من درطول یکسال صادر کردم. ارای هیات تخصصی سال 96 ، ریس هیات تخصصی با شکایتی است از بخشنامه ها و دستورالعملها و آئین نامه های شما شده است. درکمتر تز یکسال در امسال ما 29 شکایت از تصویب نامه های ،آئین نامه ها ودستورالعملها ی وزارت کار شده است الان در حال حاضر عمل به دستورالعمل وایین نامه و بخشنامه وزیادش هم ابطال شده الان در حال حاضر 15 تا پرونده جریانی داریم از دستورالعملها شکایت شده داریم بررسی میکنیم و15 تا هم درراهند که باید تا اخر سال بررسی کنیم  وتصمیم بگیریم . من در زمان مهندس هفده تن خواهش کردم که ارتباطتان را با دیوان نزدیک تر کنید ودستورالعملها وبخشنامه هایی که صادر میکنید بدهید ما هم بعنوان هیات تخصصی ببینیم .کسی نمیگوید شما استقلال ندارید وهیچ کس نمیتواندبه شما بگوید شما تحت سیطره دیوان هستید بگذارید ما حقوقدانان وقضات دیوان ببینیم بعدا اینها پیشنهاد دادند به آقای هفده تن و به اقای مشیریان گفتم شما تشکیلاتی دارید که دارید کل کشور را مدیریت میکنید بعنوان رسیدگی به اختلافات موضوع ماده 157 قانون کار،تشکیلات حقوقی تشکیل دهید .خود دیوان ما یک اداره کل حقوقی دارد، قوه قضاییه یک اداره حقوقی دارد شما در اختلافات کشور رسیدگ میکنید یک اداره کل حقوق تشکیل دهید .یک فردی  نیاید یک بخشنامه صادر کند همه را بهم بریزد مثلا بحث زایمان .ما با خود اداره کار اختلافی نداریم منتها ما فقط قانون را میبینیم مثلا در بحث زایمان که دقت کردید یا جابجایی کارکنان بانکها مثلا در مازندران بخشنامه کرده این آقا رفته یزد یا از ساری رفته تنکابن گفتیم این 130 کیلومتر فاصله دارد که من کارمند مستخدم بانک ساری هستم از این شعبه به ان شعبه انتقال دهید تخلف کردم بیرون کنید چرا به این شدت مثلا این ابطال شد.بحث شد در زایمان خانمی ادعا میکرد که حامله است انوقت قراردادیکروز میماند یکسال باید کارفرما این را بعنوان کارگر تلقی میکرد ، تامین اجتماعی باید خدمات میداد این ابطال شد .پیشنهادم این است که مشکل را اساسی حل کنید من بعنوان قاضی دیوان آمادگی دارم و امادگی خود وتشکیلاتم را اعلام میکنم درکنار شما هستیم وخواهیم بود وبه مشکلاتی که در این مسیر هست کمک کنیم .مایک بحثی باشما داریم گلایه یا پیشنهاد ، پاداش را چگونه معلوم میکنید به چی پاداش میگویید شما همه در هیات حل اختلاف کارفرما را محکوم میکنید به پرداخت پاداش  . آیا پاداش جز حقوق است ؟ چرا میگویید پاداش ؟ اصلا حقوق نیست برای برجستگی ویا یک امتیاز خارق العاده که کارگر انجام داده است . خوب چه کار خارق العاده کرده است .چرا اختیار کارفرما را سلب میکنید در پاداش .اینجا بحث علمی وکلاسیک داریم متاسفانه فرصت نیست خیلی حرفها را در اختیارشما بگذاریم  ما اعتقاد داریم اگر پاداش حقوق است اسمش را بگذارید حقوق اما اگر پاداش به معنای پاداش است به عمل ورفتار فوق العاده باشد  وبدهید آنوقت تکلیف کردن کارفرما بدون منشا این نقض غرض است واین پاداش نیست .همه رای های شما انواع پاداشها را دارد این پاداش چی بوده اصلا این هم حق سنوات نیست حرف من . منظورم پاداش است که سالیانه پرداخت میکنند این را دقت کنید . درمزایا رفاهی فرد را شما محکوم میکنید ولی موارد رفاهی را ما اینجوری میبینیم  در قانون 1- به مزایای براساس نوع کار2- مزایا بر اساس ماموریت ،3-مزایای شرایط محیط مثل کار در اب مثل کشتی یا کار درهوا مثل داربستی که بالارفته یا کار در خشکی جاده کشی در کویر خوب این مزایای رفاهی دارد یا سختی وصعوبت کار مثل کار با اشعه و موادشیمیایی یا کار در ارتفاع مثل دکل کاری برق ما مزایای رفاهی را به اینها میبینیم .مزایای کاری مثل انجام نوبت کاری شیفت بوده یا زمان انجام کار مثل شب یا صبح خارج از اشل تعریف شده بوده برای کارگاه یا حق برجستگی وممتازی یا حق تخصص مثل پزشک خوب مزایای رفاهی را مطلق نبینید ما نمیدانیم یعنی چه توضیح هم نمیدهیم .این سرمایه که کارفرما دارد بادآورده نیست باید قانون باشد .محکوم میکنیدخوب  در چارچوب قانون اگر مزایا رفاهی را محکوم میکنید ما در قالب قانون میبینیم .شما این قانون را رعایت میکنید.ما اضافه کاری که شما به افراد پرداخت میکنید یک تعریفی داریم . نمیشود سلیقه ای اضافه کاری داد اضافه کاری تعریف دارد ماده 2 قانون تامین اجتماعی میگوید پرداخت مستمر.مستمر یعنی چه ؟ اضافه کاری باید بر اساس ماده 59 باشد شما باید ماده 59 را در اضافه کاری ببینید قرارداد موضوع ماده 7 هم باید ببینید باید تلفیقی این دو ماده را ببینید یعنی چه ، یعنی اینکه اگر قرارداد کتبی نداشتند قرارداد شفاهی در ماده 7 مسموع است و ماده 59 هم میگوید باید 40 درصد از حقوق را برای اضافه کاری پرداخت شود .پرداخت اگر براساس ماده 106 قانون مدیریت وماده 59 برنامه پنجم توسعه جز حقوق است چون مستمر است این تعریف را مشخص کنید باید این را تفکیک کنید با اضافه کاری که از باب احسان اضافه کاری است .اینها را متاسفانه ما در پرونده ها میبینیم . درباب بیمه بیکاری دیدگاهی داریم ببینید شما هم میپسندید اصلا نوع حمایت از بیکار،مقرری بیمه بیکاری را چگونه تعریف میکنید ،نوعی حمایت ازبیکاران در زمان از دست دادن قهری کارماده 1 و2 قانون بیمه بیکاری برای جبران زیان وقتی یک نفر بیکار شد زیان میبیند دیگر، قانون تامین اجتماعی میگوید به اینها من با توجه به قانون مقرری پرداخت میکنم .یک قسمت از این را برای کاریادگرفتن  یک قسمت هم برای زندگی شون تامین کنند. قانون درست است وما ایرادی نمیگیریم .اما  سوال این است که این قانون تعهد است یا حمایت است اگر ما این را حمایت بدانیم انوقت ابهاماتی که پیش می آید میگوییم بیمه بیکاری درصدی که تعریف شده پرداختش تکلیف است برای کارفرما یا نظام اجباری دارد بیمه بیکاری یا نظام اختیاری است کدام حاکمیت دارد. دومین اینکه قراردادی که برای ترک کار عدم تقصیر یا فسخ قرارداد،بازنشستگی وغیره واینها دراینجا دیده شده سوال این است که اساسا دخالت کار اینجا چه موضوعیت دارد .چرا باید اداره کار دخالت کند که بیمه بیکاری بگیرد یا ندهد بعد ان هیاتی که درست کردید چرا باید هیات رارسمی وقانویش نمیکند .دونفرنشستند میگویند بدهبد یا ندهید آن هیات نیست جایگاه وقانونیت ندارد فقط تصمیم است ما در دیوان امدیم انرا بعنوان هیات تشخیص دادیم ولی شما ببرید قانونی کنید .آقای مشیریان این را محمل قانونی دهید بدهید پول را کی میدهد تامین اجتماعی. اختلافات ماده 157 قانون بیمه بیکاری را کی رسیدگی میکند اداره کار .خوب همه اش را بدهید تامین اجتماعی که خودشان پول میدهندبررسی کنند. چرا این وران ور میکنید چرا مدیرکل کار. پیشنهاد میکنم برای اینکه باری از مشکلات اداره کار کم شود همین تکلیف را کلا به تامین اجتماعی بدهید اگر اخراج شد ماده 157 قانون تامین اجتماعی ماده 27 قانون کار مدارک میبرند تامین اجتماعی بررسی میکنند  بیمه بیکاری را برقرار میکند. اگر نه پرداخت نمیکند خوب پرداخت کرد مثل سایر شکایات تامین اجتماعی می آید دیوان عدالت اداری رسیدگی میشود چرا اداره کار دخالت میکند چه محمل قانونی دارد.قانون را اصلاح کنند قانون نگفته اداره کار.سوال بعدی این است که در هیات حل اختلاف شما کارگر وکارفرما را میاورید با هم  سازش میکنند بعد به کمیته وهیات میرسد  به نشست تصمیم میگیرد که بیمه بیکاری بدهید دوتا سوال آیا سازشی که درهیات حل اختلاف تشکیل میشود اقاله قرارداد محسوب نمیشه پس چرا بیمه بیکاری بگیرد.چرا رای میدهید بیمه بیکاری بگیرد اقاله کرده قراردادش را.پس آمدند در هیات حل اختلاف سازش کردند چرادرهیات میگویند بیمه بیکاری تعلق میگیرد مگر نذری میدهید.پس ما میگوییم دیدگاه ما در دیوان نسبت به این موضوع ما میگوییم سازش دراداره کار وهیاتهای حل اختلاف وتشخیص سازش در مطالبات است نه ازدست رفتن کار.هیچ کارگری راضی نیست کارش راازدست بدهد.ولی اگر سازش شد ولی بیمه بیکاری بدهید ما حمل براین میکنیم سازش درمطالبات صورت گرفته است و سازش در اقاله قرارداد صورت نگرفته است . با این دیدگاه رای دهید ای کاش دررای خودتون بنویسید سازش در مطالبات صورت گرفته است . ما در ماهیت قرارداد دیدگاه دیگری داریم که ماهیت قرارداد را جداگانه بگیریم .سازش را در مطلق مینویسند ایراد نیست وپیشنهاد است اصلاح بفرمایید . بحث تشکلات ودیدگاه ما به تشکلات دیدگاهی است که درزمان بحرا ن خیلی چیزها را باید خلق  کنیم نه زمان عادی. در زمان عادی ما تشکلی نیاز نداریم  اما این تشکل در زمان بحرا ن تشکل بداد اداره کار ودیوان میاید اگر بحرانی پیش بیاد نه اداره کار نه دیوان نه پلیس حریف نمیشوند چون همه را متهم میکنند معترضین.من مثال زدم شیر پگاه تهران  تمجع کردند جلوی دیوان عدالت راه بسته بودند خبرنگاران امده بودند وضعیت عجیب بود من مدیر عامل را خواستم گفتیم ریس انجمن اسلامیتان کجاست و ان فرد هم امد وپلیس وگارد امنیت امده بودند این را فرستادیم حل شد در بیرون از شورا .وقتی حل شد مقال هنوشتند .ما اعتقاد داریم ناارامی های رفتاری درکارگاه بین کارگ وکارفرما قطعا اتفاق میافتد ْآسیبهای اجتماعی را اداره کار نمیتواندبررسی کند چون موردی برود وسعت کارگاهها زیاد است ازتوان اداره کار خارج است ودیوان هم راجب اسیب تکلیف ندارد رفتارها مثل اعتراضات سیاسی وغیره و اختلافات وسو مدیریت همه قابل پیش بینی است .ان موقع که قانونگذار ماده 131 را وضع کرد اینها را پیش بینی میکرد چطور ؟ چون ازانقلاب تازه امده بودیم به ارامش امدند ایرادها را در قانون دیدند .من اعتقاد دارم تشکلات یک قدرت بسیار قدرتمند درانتظام کارخانجات وکارگران هستند یک دولت یک قدرت وبازو راست وزارت کار میتوانندباشند ولی هر کارخانه رفتم دید متشکلات دران کم رنگ هستند پیسنهاد دارم داوری اختیاری را به اینها واگذار کنید اعتقاد دارم اگر داوری اختیاری را به تشکلات واگذار کنید خیلی مشکلات کارگران ،ادارت کار ،حل اختلاف حل خواهدشد .شما اماربگیرید داوری اختیاری ببینید آثارش چیست یعنی شوراهای اسلامی کار،تشکلات داوری اختیاری دهید خودشان حل میکنند ، قدرت بدهید امکانات بدهید امکانات مالی را کارفرما میدهد .شما اختیارات بدهید شما حمایت کنید انتخابات اصلح کنید هم حل اختلاف راحت میشود هم کارگران اخراج نمیشوند ویک انتظام اجتماعی ایجاد میشود ویک پتانسیل قدرتمندی ایجادمیشو د درجنبشهای سیاسی رفتاری مدیریت در امانید اعتقاد دارم اگربخواهید جلوی بیکاری ،ناامنی واخراج حل کنید باید به تشکلات میدان دهید وما خط بدهیم اینها اجرا کنند ماسیاستگذاری کنیم هدایت کنیم اینها کارشان را انجام دهند اینها را در منگنه رای گیری وغیره نگذاریم .گزینش وانتخاب اصلح کنید بگذاری دبیایند ومدیرکل استان نظارت کند نه اینکه خود را با کارفرما ،شورا و کارگر.این پیشنهاد بنده است . الان در جامعه ما این مشکلات پیش نیامده اما اگر پیش اید خدای ناکرده فعال نکردن جدی تشکلات اسیب میزند به جامعه کارگری ما.ایراداتی که ما در قانون کار میبینیم .قانون کاردر سال 69 تصویب شده با نظر تشخیص مصلحت .عدم تناسب قانون با ماهیت کار امروز مشاغل تغییرکرده ماهیت قانون نمیتواند پاسخ دهد وتناسب ندارد،پایداری وتحکیم اشتغال امروز متزلزل شده .اگر شما قانون را اصلاح کنید پایداری وامنیت شغلی خیلی دیده میشود مشکلات حل میشود .افراد نگرانند فرزندان دانشجو دارند نگران است بیکارنشود وما مشکلات اینچنین زیاد داریم ، عدم تمایل سرمایه گذاران به فعالیت اقتصادی چرا ؟ ما میگوییم که در قانون  باید اصلاح شود به این نحو که تولیدات کارفرما حتما تضمین شود یعنی طرف تولید میکند ولی کالای ارزان قیمت چینی بی کیفیت می اید وباعث ورشکستگی میشود. دیگراقتصاد حیات ندارد.یک اینکه تولیدات کارفرما تضمین نمیشود جلوی واردات بیرویه کالای خارجی گرفته نمیشود دوم مالیات،شهرداری،تامین اجتماعی ودارایی هرچه سرمایه دارد میگیرد حالا تامین اجتماعی حق کارگر است واجتناب ناپذیره باید بدهد چرا انقدر مالیا ت کم نمیشود ، عوارض زیاد میگیرند .سرمایه کارفرما لخت میشود .هرسال هم کلی مالیات میگذارد این بیچاره حیات اقتصادیش از بین میرود ورشکست میشود .عدم تعادل منطقی بین حقوق کارگر ، اینجا تعادل منطقی در حقوق کارگر واقعا وجود ندارد هرسال افزایش ، من مقاله نوشتم این افزایش تا کی تا کجا .ایا این چاره است ؟ هنوز ده درصد کارگر افزایش نیافته بازار قیمتش بالا میرود .سود بکجا میرود به بازار.تولید کننده هم الان استفاده نمیکند.عدم تعادل منطقی بین حقوق کارگر ودرامد کارفرما وتعهدات کارخانجات. شما 203 ماده قانون کارداریم ، 103 تا ازاینها مربوط به تعهدات کارفرماست. بعد کدام ادم میاید با این همه تعهدات ، حاشیه سازی وهجوم به کارفرما بیاید سرمایگذاری کند ؟ پیشنهاد من این است که اگر بخواهد قانون اصلاح شود باید 100 تا ماده قانون کارحذف شود .نظر کاربردی پیش ماست .100 ماده قانون کاربا استدلال باید حذف شود .10 تا 15ماده قانون بیاوریم واصلاح شود به این شکل. در قانون کار دستوالعملها وبخشنامه های درامد فنی داریم .15000 تا بخشنامه برای فنی درامد .ما نمیتوانیم با بخشنامه کشوررا اداره کنیم ، بخشنامه مشکل دار میکنه بخشنامه سلیقه است ، مقطعی است  نظرم این است دروزارت کار به قانون عام بیشترتوجه شود نه قانون را ریزکنند هرکسی مسئولیتی به پای قانون بزند .قانون باید کلی نگر باشد نه جزی نگر، جزئیات را به بخشنامه بدهند که بعدا بتوانند خودشان اصلاح کنند .اما قانون تشریفات دارد باید برود مجلس که تشریفات زمانبراست .پیشنهاد دوم من نگرش قانونگذار به کارگر بعنوان بخشی از سرمایه چون جانش را اورده .کارگر درقانون جدید بعنوان بخشی ازسرمایه ببینید و با این وضع اصلاح کرد. فعال کردن تشکلات وپیشنهاد مشخص من شناسایی رسمی مشاغل بلند مدت وکوتاه مدت . ساماندهی مشاغل که چه شغلی بلند مدت است وماهییت بلند مدت است تعریف شود واگر کوتاه مدت است چه مزایای باید به کوتاه مدت داد. وگسترش آموزشهای مهارتی ، مثلا سربازانی که در پادگان عمرتلف میکنند که شش ماه در وزارت کار اموزش دهند وبیایند بیرون .الحمدالله الان مطرح شد وزارت کار حدود سال 92پیشنهاد دادند والان مطرح شد واعتقاد دارم اموزش فنی وحرفه ای را باید بودجه بدهند وفعال کنند نه خصوصی کنند خیلیا پول ندارندبروند اموزش ببینند وهرجوانی که سربازیش تمام شد واماده کارشد بفرستند اموزش فنی و حرفه ای .بله هزینه براست اما دردیدگاه کلان کشور خیلی مشکلات را میتواند حل کند . اما در بحث تامین اجتماعی دوستان تامین اجتماعی همیشه به دیوان اعتراض دارند چون میخواهند پول پرداخت کنند اگراعتراض نکنند متهم میشوند به تبانی اما حرف ما این است که در بحث مرخصی زایمان ، مرخصی از 45 روز تا 2 ماه واز 2 ماه  به 4 ماه وبه شش ماه که الان 9 ماه سه رای وحدت رویه صادر شده یکی که پول نداریم امکانات نداریم و غیره اینا جایگاه ندارد الان سه رای وحدت رویه بایدتامین اجتماعی  تمکین کند. این بحث مرخصی زایمان هنوز هم هست دیروز داشتم میامدم اینجا حدود 100 پرونده عدم تمکین تامین اجتماعی به قانون امده به دیوان .دوستان تامین اجتماعی رای وحدت رویه شده چرا اعتراض میکنید . به نظر من وجهات ندارد مردم را سرگردان نکنید  بحث دیگر ماده 10 نوسازی .در کرج توجه کنید این ماده 10 رای وحدت رویه 106 تا 119 در4/3/95 صادر شد وتامین اجتماعی مکلف است تبعیت بکند واینکه دولت تعهدش نداده پول ندارد دیگه دوستان اعتراض نکنند بعد بابت کسر 2 درصد حق درمان این مطرح شدهم رای وحدت رویه دارد دردیوان عدالت رای شماره 519 مورخ 11/8/95 که 2 درصد درمان برای جانبازان واین موارد ودهها مورد دیگرتامین اجتماعی توجه کنند .حرف آخر من این است که بحث موضوع هیاتهای حل اختلاف که در کل کشور همیشه ایراد میگرفتید و درآئین نامه ماده 148 قانون کار آمد من با تمام تلاش سعی کردم دوستان در تامین اجتماعی در حل اختلاف  کار حضورداشته باشند خواهش میکنم در اجرای رای وحدت رویه 853 مورخ 11/12/87 شما تمکین کنید از رای هیات حل اختلاف که لازم الاتباع است .اگر مطلبی ومدرکی دارید حتما به یک سابقه هایی که در مرجع قانونی  دو مرحله ای تشخیص وحل اختلاف رسیدگی شده  به قطعیت رسیده وسابقه دارد تردید نکنید اگرچه حق هم دارید ولی با تامل بیشتر بزرگوارانه از این موضوع بگذرید رسیدگی کنند مردم اذیت نشوند سرگردان نشوند . پیشنهاد شود درتامین اجتماعی با یک بخشنامه از اعتراضات صرفنظر کنند ورای عمومی دیوان عدالت اداری برای تمام ادارات لازم  الاتباع است دیگر شما برای مردم از این جهت درست نکنید.
والسلام علیکم والرحمه الله وبرکاته
۲۴ دی ۱۳۹۶ ۱۳:۲۶